عرفان من عرفان من ، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

من و تو و يه دنيا كلمه

خوشحالم که مادرتم

امروز روز مادر دستهای کوچیک و گرمت رو تو دستام میزاری و بغلم میکنی قطره اشکی از گوشه ی چشمام سر میخوره نمیخوام ببینی اشک ریختم اما دوست دارم بدونی دلم میخواد تا همیشه یه اغوش مطمین باشم برای شادی ها و دشواریهات برای دوست داشتنت با همه ی وجود من یاد گرفتم مادر شدن یعنی وقف شدن یعنی با همه ی وجود و همیشه مراقب بودن و منتظر بودن به هیچ نظریه ی روانشناسی ای هم اعتنا نمیکنم    اخه مادرم  مادر بودن منطق نمیشناسه  دو دو  تا چهار تا نمیشناسه فشردن دستات و بغل کردنت تسکینیه به سالها ندیدن مادرم به در اغوش نگرفتن مادرم به نچشیدن طعم بوسه هاش روزت مبارک مادرم خوشحالم که مادرتم پسرم ...
8 ارديبهشت 1393
1